ممدوحی

لغت نامه دهخدا

ممدوحی. [ م َ ] ( حامص ) ستوده بودن. ستودگی. پسندیدگی. || ممدوح کسی بودن. مورد مدح کسی قرار داشتن. مقابل مادحی.
ممدوحی. [ م َ حی ی ] ( ص نسبی ، اِ ) سکه ترکی عراقی از نقره ، مساوی 24 قرش که گمان می رود منسوب به ممدوح پاشا بوده باشد. ( از نقودالعربیة ص 186 ).

فرهنگ فارسی

سکه ترکی عراقی از نقره مساوی ۲۴ قرش که گمان می رود منسوب به ممدوح پاشا بوده باشد .

ویکی واژه

ممدوحی به معنای ستایش شده.
ممدوحی یکی از القاب فامیلی در ایران است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو فال میلادی فال میلادی فال زندگی فال زندگی