ملطف

لغت نامه دهخدا

ملطف. [ م ُ ل َطْ طِ ] ( ع ص ) مأخوذ از تازی ، رقیق کننده و نازک کننده. ( ناظم الاطباء ). || دارویی است که به حرارت معتدل قوام خلط را رقیق تر سازد مثل حاشا و زوفا و بابونج. ( از قانون ابوعلی سینا ). آنچه به حرارت معتدل رقیق کردن خلط غلیظ در شأن او باشد. ( تحفه حکیم مؤمن ). آنچه خلط را به تبخیر متفرق و از جای خود بیرون کند. ضد مُکَثِّف. تلطیف کننده ( در طب ). دارویی است رقیق کننده اخلاط غلیظه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ملطف. [ م ُ ل َطْ طَ ] ( ع ص ) رقیق شده. تلطیف شده. نازک شده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مُ لَ طَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تلطیف شده ، نازک شده .
(مُ لَ طِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) تلطیف کننده ، نازک کننده .

فرهنگ عمید

۱. رقیق کننده.
۲. نازک کننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) تلطیف کننده نازک کننده .

ویکی واژه

تلطیف شده، نازک شده.
تلطیف کننده، نازک کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش فال انگلیسی فال انگلیسی