مسکونی

لغت نامه دهخدا

مسکونی. [ م َ ] ( ص نسبی ) قابل سکونت. ساکن شدنی. سکونت گزیدنی. و رجوع به مسکون شود.

فرهنگ فارسی

قابل سکونت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال تماس فال تماس