مجلل

لغت نامه دهخدا

مجلل. [ م ُ ج َل ْ ل َ ] ( ع ص ) دارای بزرگواری و عظمت و قدرت و شوکت و جلال. ( ناظم الاطباء ). باشکوه. باجلال.
مجلل.[ م ُ ج َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) ابر فراگیرنده همه زمین را به باران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ). || هر چیزی که کاملاً بپوشاند و فرا گیرد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(مُ جَ لَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) باشکوه ، عظیم .

فرهنگ عمید

بزرگ داشته، محترم، باشکوه، دارای شوکت و جلال.

فرهنگ فارسی

بزرگ داشته، محترم، باشکوه
( اسم ) ۱ - بزرگداشته محترم . ۲ - با جلال با شکوه شکوهمند . توضیح باین معنی در عربی نیامده .
ابر فرا گیرنده همه زمین را به باران

ویکی واژه

solenne
باشکوه، عظیم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم