مبادله کردن

لغت نامه دهخدا

مبادله کردن. [ م ُ دَ / دِ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چیزی به کسی دادن و به جای آن چیز دیگر گرفتن و معاوضه کردن. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح بانکی ) تبدیل کردن پول رایج کشوری را با پول رایج دیگر. و رجوع به مبادله و مبادلة شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - معاوضه کردن چیزی را . ۲ - تبدیل کردن وجه رایج کشور دیگر .

ویکی واژه

barattare
scambiare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی