مایملک

لغت نامه دهخدا

مایملک. [ ی ُ / ی َ ل َ ] ( اِ مرکب ) مال. دارایی : مایملک او تنها یک خانه و یک مزرعه بود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( اصطلاح فقهی ومدنی ) قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند، شامل دیون نمی شود. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

فرهنگ معین

(یَ لَ ) [ ع . فعل ] (اِ. ) دارایی ، مال .

فرهنگ عمید

آنچه در تصرف کسی باشد، دارایی.

فرهنگ فارسی

آنچه درتصرف کسی باشد، دارایی کسی
مال دارایی
( جمله فعلی اسم ) آنچه بملکیت در آید هستی دارایی .

ویکی واژه

فعل
دارایی، مال.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال ارمنی فال ارمنی فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی