ماچ

لغت نامه دهخدا

ماچ. ( اِ ) بوسه. ( جهانگیری ). بوسه و قبله. ( ناظم الاطباء ). بوسه است که به عربی قُبله گویند. ( برهان ). بوسه و مصدر آن ماچیدن است. ( از آنندراج ). بوس. بوسه. قبله. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ماچ و بوسه ؛ بوس. ماچ. بوسه ای چند.

فرهنگ معین

(اِ. ) بوسه ، بوسه ای که معمولاً با صدا همراه است . ،~ مالی کردن پیاپی بوسیدن .

فرهنگ عمید

بوسه.
* ماچ کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه] بوسیدن.

فرهنگ فارسی

بوسه ، ماچ کردن: بوسیدن، ماچیدن هم گفته شده
( اسم ) بوسه : بازار ماچ و بوسه در ایام عید گرم است .

ویکی واژه

بوسه، بوسه‌ای که معمولاً با صدا همراه
~ مالی کردن پیاپی بوسیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال نخود فال نخود فال حافظ فال حافظ فال پی ام سی فال پی ام سی