ماریره

لغت نامه دهخدا

ماریره. [ رَ / رِ ] ( اِ ) به معنی مادراندر است که زن پدر باشد. ( برهان ). مادندر را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ). مادندر یعنی نامادری. ( انجمن آرا ) :
چو آمد کوس سلطانی چه باشد کاس شیطانی
چو آمد مادر مشفق چه باشد مهر ماریره.مولوی ( از فرهنگ جهانگیری ).|| در بعضی از نسخ به معنی دایه مرقوم است. ( فرهنگ جهانگیری ). بعضی به معنی دایه گفته اند. ( فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ). دایه و مرضعه. ( ناظم الاطباء ). || به معنی مادرخوانده هم بنظر آمده است. ( برهان ).

فرهنگ معین

(رِ ) (اِ. ) نک مادر اندر.

ویکی واژه

نک مادر اندر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال ارمنی فال ارمنی فال سنجش فال سنجش فال ماهجونگ فال ماهجونگ