لکات

لغت نامه دهخدا

لکات. [ ل َ ] ( اِ ) یکی از چهار صورت اوراق آس که بر آن صورت زنی است. شکل زن در اوراق بازی آس. ورقی از قمار که بر آن صورت زنی منقوش است. || ( ص ) هر چیز ضایع و زبون. ( برهان ).

فرهنگ معین

(لَ ) (اِ. ) هر چیز پست و زبون .
(لَ ) (اِ. ) یکی از چهار صورت ورق های بازی آس است که بر آن صورت زنی منقوش است (نظیر بی بی در بازی های دیگر ).
( ~ . ) (ص . ) ضایع و زبون .

فرهنگ فارسی

هرچیزپست وزبون، زن بدکار
( صفت ) ضایع و زبون .

ویکی واژه

یکی از چهار صورت ورق‌های بازی آس است که بر آن صورت زنی منقوش است (نظیر بی بی در بازی‌های دیگر)
هر چیز پست و زبون.
ضایع و زبون.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم