لم یزرع

لغت نامه دهخدا

لم یزرع. [ ل َ ی ُ رَ ] ( ع ص مرکب ) بایر. ویران. مقابل مزروع و دایر: زمین لم یزرع ؛ بایر. اراضی لم یزرع ؛ ویران که کشت نشود.

فرهنگ معین

(لَ. یَ رَ ) [ ع . ] (ص . ) بایر، غیر قابل کشت .

فرهنگ عمید

زمینی که در آن زراعت نمی شود، غیر قابل کشت.

فرهنگ فارسی

( فعل زمینی که زراعت نشود بایر . توضیح در امثال عبارت : فلان جا زمینی است لم یزرع بصغیه مجهول است ولی اغلب آن را لم یزرع بصغیه معلوم خوانند

ویکی واژه

بایر، غیرقابل‌کشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم