لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
قرناق
لغت نامه دهخدا
قرناق. [ ق ُ ] ( ترکی ، اِ ) خدمتکار. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به قرنق شود.
فرهنگ معین
(قُ یا قِ ) [ تر. ] (اِ. ) خدمتکار، کنیزک . ج . (به سیاق فارسی ) قرناقان .
فرهنگ عمید
۱. خدمت کار، کنیز.
۲. مَحرم.
ویکی واژه
(به سیاق فارسی)
خدمتکار، کنیزک.
قرناقان.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال سنجش
فال ای چینگ
فال پی ام سی
فال درخت