فرخ روز

لغت نامه دهخدا

فرخ روز. [ ف َرْ رُ ] ( اِخ ) نام پرده ای است از موسیقی و صوتی از مصنفات باربد و به قول شیخ نظامی نام لحن بیست وهفتم از سی لحن باربد. ( برهان ) :
چو بازش رای فرخ روز گشتی
زمانه فرخ و فیروز گشتی.نظامی.

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) نام لحنی از سی لحن باربد.

فرهنگ عمید

از الحان سی گانۀ باربد: چو بازش رای فرخ روز گشتی / زمانه فرخ و فیروز گشتی (نظامی۲: ۲۰۳ ).

فرهنگ فارسی

یکی از الحان باربدی . توضیح در فرهنگها آنرا لحن باربد نوشته اند ولی نظامی در خسرو و شیرین در فهرستی که ازین الحان آورده بیست و پنجمین یاد کرده : [ چو بازش رای فرخ روز گشتی زمانه فرخ و فیروز گشتی .] ( نظامی . لغ. )

فرهنگ اسم ها

اسم: فرخ روز (پسر، دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، هنری) (تلفظ: f.-ruz) (فارسی: فرّخ‌روز) (انگلیسی: farrokh-ruz)
معنی: خوشبخت و سعادتمند، آن که دارای روزگار خجسته و مبارک است، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) نام لحنی از باربد می باشد، نام یکی از الحان باربد

ویکی واژه

نام لحنی از سی لحن باربد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال لنورماند فال لنورماند