لغت نامه دهخدا صیرف. [ ص َ رَ ] ( ع ص ) مرد محتال و چاره گر تصرف کننده در کارها. ( منتهی الارب ). مرد محتال. ( دهار ). چاره گر. حیله گر. و رجوع به صیرفی شود. || درم سره کننده. ( منتهی الارب ). صراف. ( مهذب الاسماء ). صیرفی. رجوع به صیرفی شود.