شفترنگ

لغت نامه دهخدا

شفترنگ. [ ش َ رَ ] ( اِ مرکب ) میوه سرخ و سپید و زردی مایل مابین شفتالو و زردآلو. ( ناظم الاطباء ). چیزی است مانند شفتالو بیشتر سرخ و سفید. ( از فرهنگ اوبهی ) ( لغت فرس اسدی ). نوعی از شفتالو. شلیل. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). تالانک. رنگینان. زلیق. شلیر. شلیل. شبته رنگ. میوه ای چون شفتالو بود سرخ و سپید و گاهی سرخ و گاهی سپید. ( یادداشت مؤلف ). تالانه. فِرْسَک زلیق. ( السامی فی الاسامی ). میوه ای است سرخ و سفید به زردی مایل و شبیه به شفتالو. گویند درخت شفتالو و زردآلو را چون با هم پیوند کنند این میوه حاصل شود. ( برهان ) :
با سماع چنگ باش از چاشتگه تا آن زمانْک
برفلک پیدا شود پروین چو سیمین شفترنگ.عسجدی ( از فرهنگ اسدی ).و رجوع به شلیل و شلیر و مترادفات دیگر شود.

فرهنگ معین

(شَ رَ ) (اِمر. ) نوعی شلیل قرمز.

فرهنگ عمید

= شلیل: با سماع و چنگ باش از چاشتگه تا آن زمان / کز فلک پروین پدید آید چو سیمین شفترنگ (عسجدی: مجمع الفرس: شفترنگ ).

فرهنگ فارسی

شلیل، شلیر، شفرنگ، شفلنگ وشیفته رنگ هم گویند
نوعی شلیل قرمز .

ویکی واژه

نوعی شلیل قرمز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال شمع فال شمع