سکوبا

لغت نامه دهخدا

سکوبا. [ س ُ ] ( اِخ ) نام مرد ترسا. ( غیاث ). نام راهبی است که حضرت عیسی مسیح بدیر او رفته به آسمان صعود کرد. ( آنندراج ) ( رشیدی ). نام عابدی است نصاری که دیری ساخته بود و بنام او مشهور است گویند عیسی علیه السلام بدیر او رفت و از آنجا به آسمان صعود کرد با بای فارسی هم بنظر آمده که سکوپا باشد. ( برهان ). || ( اِ ) اسقف. ( فرهنگ فارسی معین ) :
نوشتند نامه بهر مهتری
سکوباو بطریق هر کشوری.فردوسی.به شهر اندرون هرکه ترسا بدند
اگر جاثلیق ار سکوبا بدند.فردوسی.بهر برزنی بر علف ساختند
سه پیر سکوبا برون تاختند.فردوسی.سکوبا و رهبان سوی شهریار
برفتند با هدیه و با نثار.فردوسی.چه فرمایی که از ظلم یهودی
گریزم بر در دیر سکوبا.خاقانی.

فرهنگ معین

(سُ ) (اِ. ) اسقف .

فرهنگ عمید

اسقف.

فرهنگ فارسی

نام مرد ترسا نام راهبی است که حضرت عیسی مسیح بدیر او رفته به آسمان صعود کرد .

ویکی واژه

اسقف.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم