سریری

لغت نامه دهخدا

سریری. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب بسریر. ( برهان ). || بالینی. ( فرهنگستان ).

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . )۱ - منسوب به سریر. ۲ - معالجات بالینی .

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به سریر . ۲ - معالجات بالینی .

ویکی واژه

منسوب به سریر.
معالجات بالینی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال راز فال راز فال زندگی فال زندگی