سبعین

لغت نامه دهخدا

سبعین. [ س َ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) هفتاد. ( آنندراج ) ( غیاث ).
سبعین. [ س َ ] ( اِخ ) قریه ای است در باب حلب. ( معجم البلدان ). دهی است بحلب که سیف الدوله به متنبی عطا کرد. ( منتهی الارب ).
سبعین. [ س َ ع َ ] ( ع اِ ) مثنای سبع است. ( از منتهی الارب ) :
و کیف اخاف الناس و اﷲ قابض
علی الناس و السبعین فی راحة اﷲ .فرزدق ( از منتهی الارب ).|| هفت آسمان. هفت زمین. ( از منتهی الارب ). رجوع به سَبْع شود.

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (اِ. ) عدد هفتاد.

فرهنگ عمید

هفتاد: ظَهر و بطن است و بطن بطن یقین / همچنین تا به سبع یا سبعین (جامی۱: ۱۴۵ ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) هفتاد سبعون .
مثنی سبع است

دانشنامه عمومی

سبعین ( به عربی: سبعین ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان تیارت واقع شده است. سبعین ۱۰٬۷۶۳ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَبْعِینَ: هفتاد
ریشه کلمه:
سبع (۲۸ بار)
هفت. ، . سبعون: هفتاد. ، . مراد از سبعین کثرت است نه اینکه اگر بیشتر از هفتاد استغفار کنی خواهد بخشود.

ویکی واژه

عدد هفتاد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال اوراکل فال اوراکل فال حافظ فال حافظ فال فنجان فال فنجان