ساگ. ( اِ ) ساج معرب آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). و آن درختی است بزرگ با چوب سیاه و محکم و سنگین و خوشبو و گرانبها، شبیه آبنوس و آن را در بناها و ساختن کشتی و اثاث خانه و تعبیه داروها بکار میبردند. رجوع به ساج شود.
فرهنگ معین
[ معر. ] (اِ. ) نوعی خورشت مانند آش که بیشتر در مازندران متداول است .
فرهنگ عمید
= ساج٢
فرهنگ فارسی
( اسم ) درختی است زیبا از تیره شاه پسند دارای برگهایی پهن کامل متقابل که در سطح تحتانی رگبرگهایش کاملا برجسته و نمایانند . گلهایش منظم و دارای آرایش گرزن و خوراکی است . چوب این درخت بسیار مرغوب و مقاوم است و در ساختمان کشتیها بکار میرود دلب هندی .
ویکی واژه
شماره، ماره نوعی خورشت مانند آش که بیشتر در مازندران متداول