زبان باز

لغت نامه دهخدا

زبان باز. [ زَ بام ْ ] ( نف مرکب ) کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد. ( فرهنگ نظام ). چاپلوس. متملق.چرب سخن. چاخان. لفاظ. خالب. ( منتهی الارب ). رجوع به زبان بازی و زبان بازی کردن و زبان آوری و خلابت شود.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) (عا. ) چاپلوس .

فرهنگ عمید

چاپلوس، چرب زبان، کسی که با چاپلوسی و شیرین زبانی دیگری را فریب می دهد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که با تملق دیگری را بفریبد چاپلوس متملق .
کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد چاپلوس چاخان

ویکی واژه

(عا.)
چاپلوس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیپ
چیپ
مغیلان
مغیلان
عاری
عاری
مأوا
مأوا