زبان باز. [ زَ بام ْ ] ( نف مرکب ) کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد. ( فرهنگ نظام ). چاپلوس. متملق.چرب سخن. چاخان. لفاظ. خالب. ( منتهی الارب ). رجوع به زبان بازی و زبان بازی کردن و زبان آوری و خلابت شود.
فرهنگ معین
( ~. ) (ص فا. ) (عا. ) چاپلوس .
فرهنگ عمید
چاپلوس، چرب زبان، کسی که با چاپلوسی و شیرین زبانی دیگری را فریب می دهد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که با تملق دیگری را بفریبد چاپلوس متملق . کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد چاپلوس چاخان