عصب میانجی

فرهنگستان زبان و ادب

{neurotransmitter} [علوم پایۀ پزشکی] ماده ای که در هنگام تحریک از پایانۀ آسه ای پی یاختۀ پیش همایه ای آزاد می شود و پس از عبور از شکاف همایه ای باعث تحریک یا مهار یاختۀ هدف می شود متـ. پی میانجی

جمله سازی با عصب میانجی

هر واحد گرد آوری شده شاید میانجی را IMPORT کند و زیر نظر کنترلر برنامه آیتم‌هایی را در میانجی‌ها شامل شود.
زبان اُردو (اردو: اُردُو یا لشکری) یک زبان هندوآریایی است که بیشتر در جنوب آسیا گفتگو می‌شود. اردو زبان ملی، میانجی و رسمی پاکستان است. اردو در هند یک زبان برنامه هشتم است که وضعیت، کارکرد و میراث فرهنگی آن توسط قانون اساسی هند به رسمیت شناخته شده‌است. این زبان دارای وضعیت رسمی در چندین ایالت هند نیز هست.
خواسته‌های سوپرایگو معمولاً در تضاد با اید قرار دارد و از آن جهت ایگو گاهی برای میانجی‌گری بین آن‌دو به مشکل برمی‌خورد.
در سال ۹۹۶ قراخانیان به سوی باختر به‌راه افتادند ولی با میانجی‌گری سبک‌تگین، بنیادگذار دودمان غزنوی، پیمان آشتی با قراخانیان بسته شد که بر پایه آن، استپ کاتوان در شمال ‌خاوری سمرقند مرز میان دو دودمان شد. نصر بن علی گویا نقش پررنگی درگشایش چاچ داشت. به فرجام رساندن گشایش فرارود نیز کار او بوده است.
مفعول با نشانهٔ پسوند ‍«‍ه» یا گاهی «‍ا» و پس از مصوت میانجی «‍و» یا گاهی «‍ی‍» می‌گیرد، مثل «دیمَ» و «دیمه» (روی را)، «هَمَوَ(ه)» (همه را)، «خوَ» یا «خوا» (او را)، «اسبا» (اسب را)، «آدمیا» (آدم را).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فصاحت
فصاحت
شی
شی
انسجام
انسجام
ایده آل
ایده آل