روژ

لغت نامه دهخدا

روژ. [ رُژ ] ( اِ ) ماده ای سرخ رنگ که زنان به لب مالند. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( ص ) سرخ. قرمز: پودر روژ. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(رُ ) [ فر. ] ۱ - (اِ. ) ماده ای آرایشی که زنان به لب یا گونه مالند. ۲ - (ص . ) سرخ ، قرمز.

فرهنگ عمید

ماده ای به رنگ قرمز یا رنگ های دیگر که زنان برای زیبایی به لب می زنند، ماتیک.

فرهنگ فارسی

سرخ، سرخی، سرخ خاب
۱ - ( اسم ) مادهای سرخ رنگ که زنان بلب مالند . ۲ - ( صفت ) سرخ قرمز پودر روژ .

فرهنگ اسم ها

اسم: روژ (دختر) (کردی) (تلفظ: rozh) (فارسی: روژ) (انگلیسی: rozh)
معنی: روز، خورشید

ویکی واژه

ماده‌ای آرایشی که زنان به لب یا گونه مالند.
سرخ، قرمز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم