دچار

لغت نامه دهخدا

دچار. [ دُ ] ( اِ ) دو چار. دو چهار. ملاقات کردن. رسیدن دو کس بهمدیگر بیک ناگاه و یا بی خبر. ( برهان ). تصادم ناگهانی دو تن بهم. رسیدن به ناموافقی یا جانوری درنده یا امری ناملایم. || ( ص ) گرفتار. مبتلی.

فرهنگ معین

(دُ ) (اِ. ) برخورد ناگهانی ، تصادم ناگهانی .
( ~. ) (ص . ) گرفتار، مبتلا.

فرهنگ عمید

گرفتار، مبتلا.
* دچار شدن: (مصدر لازم )
۱. گرفتار شدن، مبتلا گشتن.
۲. به درد و مرض یا امری ناملایم مبتلا شدن.
۳. [قدیمی] به شخص ناموافق برخورد کردن.

فرهنگ فارسی

گرفتار، مبتلا، برخوردناگهانی، دوچهارهم گویند
۱ - ( اسم ) بر خورد ناگهانی تصادم ناگهانی رسیدن به شخصی ناموافق یا جانوری درنده یا امری ناملایم ۲ - ( صفت ) گرفتار مبتلا .

ویکی واژه

گرفتار
برخورد ناگهانی، تصادم ناگهانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس