خیلی

کلمه خیلی به معنای بسیار، بس، فراوان، بغایت و بی‌نهایت است. در لغت‌نامه ناظم الاطباء، به عنوان بسیار مطلق نیز ذکر شده است. این واژه در گذشته به این شکل مورد استفاده قرار نمی‌گرفته و ریشه آن از خیل به معنای گروهی از اسب‌ها و سواران و یاء به عنوان علامت وحدت است. عبارت اندک اندک خیلی گردد و قطره قطره سیلی در گلستان سعدی به همین معنا به کار رفته و نه به معنای بسیار که امروزه رایج است.

لغت نامه دهخدا

خیلی. [ خ َ / خ ِ ] ( ص نسبی ) مهتر اسبان

فرهنگ معین

(خَ یا خِ ) [ ع - فا. ] (ق. ) ۱ - گروهی، عده ای. ۲ - بسیار، فراوان.

فرهنگ عمید

۱. فراوان، بسیار.
۲. (قید ) زیاد.
۳. (قید ) زمانی زیاد.
۴. (قید ) چندان.

فرهنگ فارسی

گروهی، عدهای، عده بسیار، زیادوفراوان
۱ - گروهی از اسبان. ۲ - گروهی از سواران. ۳ - گروهی عده ای. ۴ - بسیار فراوان ( چیز و شخص ). توضیح در تداول (( خیلی ) ) در مورد اشخاص به - ها جمع بسته شود: (( خیلیها آمدند ) )
مهتر اسبان

جملاتی از کلمه خیلی

ولی آن دخمه گبران کرده بودند که از هر سوی خیلی مرده بودند
در زمان حاتم طایی رااستاد شود هر بخیلی که بدست و دل تو کرد نگاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم