ابیضاض

لغت نامه دهخدا

ابیضاض. [ اِ ی ِ ] ( ع مص ) سپید شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). سخت سپید شدن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) سپید شدن ، سخت سپید شدن .

ویکی واژه

سپید شدن، سخت سپید شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال زندگی فال زندگی فال درخت فال درخت