لغت نامه دهخدا
برگچه. [ ب َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) مصغر برگ. تقسیمات کوچکتر یک پهنه برگ را گویندکه ظاهراً نمای یک برگ اصلی را دارد، ولی با نداشتن زایده انتهائی دمبرگ متمایز است. برگ کوچک. برگک. || برگ گل. ورق گل. ( فرهنگ فارسی معین ).
برگچه. [ ب َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) مصغر برگ. تقسیمات کوچکتر یک پهنه برگ را گویندکه ظاهراً نمای یک برگ اصلی را دارد، ولی با نداشتن زایده انتهائی دمبرگ متمایز است. برگ کوچک. برگک. || برگ گل. ورق گل. ( فرهنگ فارسی معین ).
(بَ چِ ) (اِمصغ . ) تقسیمات کوچکتر یک پهنة برگ ، برگک ، برگ کوچک .
۱. برگ کوچک.
۲. (زیست شناسی ) برگ گل.
( اسم ) ۱- تقسیمات کوچکتر یک پهن. برگ را گویند که ظاهرا نمای یک برک اصلی را دارد ولی با نداشتن زاید. انتهای دمبرگ متمایز است برگ کوچک برگک . ۲- برگ گل ورق گل .
{leaflet} [زیست شناسی- علوم گیاهی] هریک از بخش های برگ مرکب
رجوع شود به:لاله گوش