لغت نامه دهخدا
دلی که با سر زلفت تعلقی دارد
چگونه جمع شود با چنین پریشانی.سعدی.با چو تو روحانیی تعلق خاطر
هرکه ندارد دواب خویش پرست است.سعدی.در آن فرصت مرا به خاتونی تعلق شده بود.... چرا نمیگویی که بر فلان فلان خاتون تعلق دارم و عاشق شده ام ؟ ( انیس الطالبین بخاری ص 119 ). و رجوع به تعلق و دیگر ترکیبهای آن شود.