اثنان

لغت نامه دهخدا

اثنان. [ اِ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) ( در حالت رفعی ) دو. || دو مرد. ( مهذب الاسماء ).ج ، اَثناء. || روز دوشنبه. ج ، اَثانین.
اثنان. [ اِ ] ( ع مص ) کهنه گردیدن : اثن الهَرِم. ( منتهی الارب ).
اثنان. [ اُ ]( اِخ ) موضعی است در شام. ( معجم البلدان ) ( مراصد ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ( اِ. ) ۱ - دو، عدد دو. (در حالت رفعی ). ۲ - دو مرد. ۳ - روز دوشنبه .

فرهنگ فارسی

دو، عدد دو
( اسم ) در حال رفعی . ۱ - دو دو مرد. ۲ - روز دوشنبه .
موضعی در شام

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَثْنُونَ: عقب می کشند ("یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ "یعنی شانه خالی می کنند یا سر در گریبان فرو میبرند .کلمه یثنون از باب ثنی الشیء ، یثناه ، ثنیا است ، بر وزن فتح ، یفتح ، فتحا ، و مصدر آن ، یعنی ثنی به معنای عطف و پیچاندن است ، و نیز به معنای رد و مرتبط بودن بعضی ...
ریشه کلمه:
ثنی (۲۹ بار)

ویکی واژه

دو، عدد دو. (در حالت رفعی)
دو مرد.
روز دوشنبه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال اعداد فال اعداد فال تک نیت فال تک نیت فال زندگی فال زندگی