اسفهبد

لغت نامه دهخدا

اسفهبد. [ اِ ف َ ب َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) بر وزن و معنی اسپهبد است که مطلق سپهسالار باشد. ( برهان ). سپه سالار. سپاهبد. اسپاهبد. اسپهبد. سپهبد. رجوع به اسپهبد شود. || نامی است مخصوص ملوک فارسیان. ( برهان ). اسپهبد و اسفهبد لقب عام ملوک جبال طبرستان است. ( آثارالباقیه ). رجوع به اسپهبد شود.

فرهنگ معین

(اِ فَ بَ ) [ معر. ] (ص مر. ) ۱ - سپاهبد، سپاهسالار. ۲ - عنوان پادشاهان طبرستان .

فرهنگ عمید

= اسپهبد

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - سپاهبد سپاهسالار . ۲ - عنوان پادشاهان طبرستان .

ویکی واژه

سپاهبد، سپاهسالار.
عنوان پادشاهان طبرستان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال اوراکل فال اوراکل فال زندگی فال زندگی