بالارو

لغت نامه دهخدا

بالارو. [ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) بالارونده. که بالا رود. صاعد. بررونده. به علو گراینده. مرتقی. و رجوع به بالارفتن شود. || ( اِ مرکب ) این کلمه بجای «آسانسور» پذیرفته شده است.دستگاهی که درون آن جای گیرند و به طبقات ساختمان برروند و فرود آیند. ( لغت مصوبه فرهنگستان ). برشو.

فرهنگ معین

(اِفا. ) ۱ - بالارونده . ۲ - آسانسور.

فرهنگ عمید

نوعی پنجره که رو به بالا باز می شده.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) بالا رونده صاعد ۲ - ( اسم ) دستگاهی که برای بالا رفتن باشکوبهای ساختمان بکار رود آسانسور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم