ارتکاب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - کردن (گناه معصیت ) ورزیدن ( گناه و آنچه بدان ماند ) . ۲ - شروع به کاری کردن . ۳ - شروع به کاری نامشروع کردن . ۴ - سوار شدن بر چیزی بر نشستن . یاارتکاب جرم . کاری بر خف قانون انجام دادن .
ویکی واژه
اقدام به کاری نامشروع کردن.
کاری برخلاف قانون انجام دادن.