اخوی. [ اَ خ َ وی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به أخ و اخت. و اینکه عوام فارسی زبانان آنرا بمعنی برادر گویند غلط است چنانکه ابوی بمعنی پدر.
فرهنگ معین
(اَ خَ ) [ ازع . ] (اِ. ) برادر.
فرهنگ عمید
برادرانه. برادر.
فرهنگ فارسی
( حاج سید ) نصرالله تقوی منسوب به اخ، برادری ، درفارسی بمعنی برادرمیگویندمانندابوی به معنی پدر ( صفت ) منسوب به اخ و اخت . توضیح در تداول فارسی بانان آنرا بمعنی برادر گویند و آن لغت صحیح نیست چنانکه ابوی بمعنی پدر .