لغت نامه دهخدا
- سوره احبار ؛ سوره مائده. ( غریبین ابوعبید هروی ).
- کعب الاحبار ؛ و آن غلط است و صحیح آن کعب الحبر باشد واو یکی از علمای تابعین است که از یهود بود و مسلمانی گرفت. ( منتهی الارب ).
احبار. [ اِ ] ( ع مص ) نشان گذاشتن. || بسیارنبات گردیدن زمین. || شاد کردن. ( منتهی الارب ).