برآمد

لغت نامه دهخدا

( برآمد ) برآمد. [ ب َ م َ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) روا کردن. اسعاف. قضا : هرکه ایشان را بمنزل خود می طلبید بر متابعت سنت رسول ( ص ) و بجهت برآمد کار آن نیازمند میرفتند. ( انیس الطالبین ). رجوع به برآمدن شود.

فرهنگ فارسی

( بر آمد ) روا کردن اسعاف .

فرهنگستان زبان و ادب

برآمد
{outcome} [آمار، ریاضی] هریک از نتیجه های یک آزمایش تصادفی

دانشنامه عمومی

برآمد. برآمد ( به انگلیسی: Expense ) در استفاده عمومی به جریان پول می گویند که به فرد یا گروهی جهت خدمات یا کالای خریداری شده از آن ها پرداخت می شود و در دسته هزینه ها محاسبه می شود. اجاره و مستأجر جزو دسته برآمدها هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

برآمد. بَرآمَد (outcome)
در نظریۀ احتمال و آمار، هریک از نتایج ممکن یک آزمایش. مثلاً، در مسابقۀ دو تیم الف و ب، برآمدهای ممکن عبارت اند از ۱. الف برنده شود، ۲. ب برنده شود، و ۳. بازی مساوی شود. همچنین، هنگام ریختن تاس، برآمدهای ممکن عبارت اند از اعداد ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم