بسک

لغت نامه دهخدا

بسک. [ ب َ س َ ] ( اِ ) دارویی است که به عربی اکلیل الملک خوانند. ( برهان ). اکلیل الملک. ( از سروری ) ( رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). دارویی است که آن را بسه نیز گویند و بتازی اکلیل الملک خوانند. ( جهانگیری ) :
سازمت از بسک زغاره شبی
برمت دوست وار جاره شبی.ابوشکور.|| زمینی که در آن اکلیل الملک کشته و برداشته باشند پس از آن هرچه در آن بکارند نیکوتر باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 173 شود.
بسک. [ ب َ ] ( اِ ) دسته گندم و جو دروکرده باشد. ( برهان ) ( سروری ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( رشیدی ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 216 شود. || گاورس. ( حاشیه فرهنگ اسدی خطی نخجوانی ). || خمیازه. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). دهان دره. دهن دره. خمیازه ، مرادف باسک. ( رشیدی ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 216 شود.
بسک. [ ب ُ س ُ ] ( اِ ) فتیله ای که زنان بجهت رشتن پیچیده باشند. ( برهان ). پنبه پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن. ( ناظم الاطباء ). فتیله ای که زنان از پنبه پیچند برای رشتن. ( سروری ). و رجوع به بسه شود. در کردی بیسک . موی مجعد. دم. بِشک . رجوع به بُشُک شود. ( فرهنگ فارسی معین ).
بسک. [ ب َ س س َ] ( ع صوت ) ترکیبی از بس ، فارسی به معنی بسیار و کاف ضمیر عربی ، بس است ترا. بسیار است ترا :
نک شبانگاه اجل نزدیک شد
خَل هذااللعب بسک لاتعد.( مثنوی چ نیکلسن دفتر 6، بیت 462 ) ( از فرهنگ فارسی معین ).
بسک. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور سکنه آن 162تن. آب آن از قنات ومحصول آنجا غلات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
بسک. [ ب ِ ]( اِخ ) دهی است از دهستان زمج بخش ششتمد شهرستان سبزوار سکنه آن 244 تن. آب از قنات و محصول آنجا غلات ، پنبه و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ معین

(بَ سَ ) ( اِ. ) اکلیل الملک ، گیاهی است با برگ های کوچک مانند شبدر و خوشه های گل زرد، گل هایش معطر است . دم کردة آن (هر ۲٠ گرم در یک لیتر آب ) برای اسهال خونی و ورم روده نافع است .
(بُ سُ ) (اِ. ) ۱ - پنبة پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن . ۲ - موی مجعد، دم .
(بَ ) (اِ. ) خمیازه .

فرهنگ عمید

= بَسَدک
= اکلیل الملک

فرهنگ فارسی

( اسم ) خمیازه .
دهی است از دهستان زمج بخش ششتمد شهرستان سبزوار . آب : قنات محصول : غلات پنبه میوه .

ویکی واژه

دم کردة آن (هر ۲۰ گرم در یک لیتر آب)
خمیازه.
اکلیل الملک، گیاهی است با برگ‌های کوچک مانند شبدر و خوشه‌های گل زرد، گل‌هایش معطر
برای اسهال خونی و ورم روده نافع
پنبة پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن.
موی مجعد؛ دم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال اوراکل فال اوراکل