انقلابی

لغت نامه دهخدا

انقلابی. [ اِ ق ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انقلاب. شورشی. || کسی که طرفدار انقلاب است. || ( اِخ ) نام فرقه ای در اول مشروطیت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - منسوب به انقلاب ، شورشی . ۲ - طرفدار انقلاب . ۳ - انقلاب کننده .

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به انقلاب شورشی . ۲ - طرفدار انقلاب . جمع : انقلابیون .

ویکی واژه

rivoluzionario
منسوب به انقلاب، شورشی.
طرفدار انقلاب.
انقلاب کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال امروز فال امروز فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش