اندیمشک

لغت نامه دهخدا

اندیمشک. [ اَ م ِ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش اندیشمک شهرستان دزفول است. در جلگه واقع و هوای آن گرمسیر و دارای 6000 تن سکنه است. آب آن از لوله شرکت نفت و محصول عمده اش غلات دیمی است. خط راه آهن جنوب از این قصبه میگذرد و فاصله آن تا تهران 675 کیلومتر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). اندیمشک راسابقاً صالح آباد می گفتند و اندیمشک بوسیله فرهنگستان به صالح آباد اطلاق شده است. ( از یادداشتهای لغت نامه ). کلمه اندیمشک نام قدیم دزفول است. ( از نزهةالقلوب مقاله سوم چ لیدن ص 111 ). و رجوع به دزفول شود.
اندیمشک. [ اَ م ِ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان دزفول است. در جلگه واقع شده و هوای آن گرمسیر است و در حوالی آن باد سام می وزد. دارای دو دهستان قیلاب و منگره و جمعاً دارای 59 ده و 20 هزار جمعیت است. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول عمده اش غلات دیمی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

نام ایستگاه شماره ۴۱ خط جنوب از راه آهن سرتاسری ایران ( نزدیک دزفول ) و قریه مجاور آن که سابقا صالح آباد نامیده میشد و به مناسبت آنکه در نزدیکی وی پل و محلی بنام اندیمشک بوده به این نام خوانده شد .
یکی از بخشهای شهرستان دزفول است . در جلگه واقع شده و هوای آن گرمسیر است . و در حوالی آن باد سام می وزد . دارای دو دهستان قیلاب و منگره است . آب آن از رودخانه و چشمه و محصول عمده اش غلات دیمی است .

ویکی واژه

از شهرهای شمال استان خوزستان است و در ۷۲۰ کیلومتری تهران و ۱۲۰ کیلومتری اهواز جای دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم