امپراطوری

لغت نامه دهخدا

امپراطوری. [ اِ پ ِ ] ( حامص ) رجوع به امپراتوری شود.

فرهنگ فارسی

۱ - شاهنشاهی کردن . ۲ - سلطنت و حکومتی که در رائ س آن امپراطور قرار دارد . ۳ - مجموع. ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراطور است شاهنشاهی . ۴ - مجموع. ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود.

ویکی واژه

impero
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود فال قهوه فال قهوه