اتوماتیک

فرهنگ معین

(اُ تُ ) [ فر. ] (ص . ) ۱ - ویژگی هر وسیله ای که بدون دخالت انسان و خود به خود کار کند. ۲ - عملی که بدون فکر کردن انجام شود، خودکار (فره ).

فرهنگ عمید

۱. به طور خودکار.
۲. (اسم ) دستگاهی که پس از به کار افتادن احتیاج به نیروی انسانی ندارد.
۳. شخص بی اراده، آدمک.

فرهنگ فارسی

خودکار، دستگاهی که پس ازبکارافتادن بخودی خودکارکند
( صفت ) دستگاهی که خود به خود کار میکند و نیازی به بودن کارگر بر سر آن نیست خود کار .

ویکی واژه

automatico
ویژگی هر وسیله‌ای که بدون دخالت انسان و خود به خود کار کند.
عملی که بدون فکر کردن انجام شود، خودکار (فره)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم