دم پخت

لغت نامه دهخدا

دم پخت. [ دَ پ ُ ] ( ن مف مرکب ) پخته شده با دم گرم. غذا که به دم گرم پزد. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ مرکب ) نوعی از پلاو. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). دم پختک. پلو آب پز نظیر کته پلو. نوعی کته که از برنج و باقلا یا بلغور و پیازداغ و یا زردچوبه کنند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(دَ پُ ) (اِمر. ) نک دمپختک .

فرهنگ عمید

نوعی خوراک، مانند پلو که برنج را می پزند اما در صافی نمی ریزند و آبکش نمی کنند و پس از برچیده شدن آب آن دمکش رویش می گذارند و گاهی ماش یا عدس یا لوبیا نیز در آن می ریزند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خوراکی مانند پلو و آن چنانست که برنج را میپزند ولی آبکش نکنند و گاه بدان عدس لوبیا ماش افزایند دم پخت دم پختی .
نوعی خوراک پلوکه درصافی نمیریزند آبکش نمیکنند

ویکی واژه

نک دمپختک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل فال عشقی فال عشقی