لغت نامه دهخدا
ایا بت تبرستانی ای مه خزری
بگرد سرخ گلت بر بنفشه تبری
نگار نوری رخسار دیلمی طره
فدای طره و بالات گیلی و خزری
تبر بفرق تبرزد زند لبت از رشک
به پهلوی چو کنی یار نغمه تبری.( انجمن آرا ) ( آنندراج ).یکی از ایالات شمالی ایران و حاکم نشین آن شهر دامغان «؟» و شهردماوند از شهرهای معتبر این ایالت و اراضی آن بیشترتپه و ماهورهایی است که از کوههای خراسان امتداد یافته. ( ناظم الاطباء ).