داءالثمانین

لغت نامه دهخدا

داءالثمانین. [ ئُث ْ ث َ ] ( ع اِ مرکب ) داءالمشایخ. اُبنه:
زبونی ( ذبولی ) که خیزد ز داءالثمانین
تلافیش مشکل بود از پنیرک.اثیر اخسیکتی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باسلیقه
باسلیقه
نمایان
نمایان
تزویر
تزویر
خوار
خوار