اضاعه

لغت نامه دهخدا

اضاعه. [ اِ ع َ ] ( ع مص ) ضایع کردن. ( مؤید الفضلا )( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به اضاعة و اضاعت شود.

فرهنگ معین

(اِ عِ ) [ ع . اضاعة ] نک اضاعت .

فرهنگ عمید

۱. ضایع کردن، تلف کردن، تباه ساختن.
۲. ناچیز کردن.
۳. بسیار شدن ضیاع کسی، بسیار شدن آب و زمین کسی.

فرهنگ فارسی

اضاعت: ضایع کردن، تلف کردن، تباه ساختن، ناچیزکردن ، بسیارشدن ضیاع کسی، افزون شدن ضیعت شخص، بسیارشدن آب وزمین کسی
( مصدر ) ۱ - ضایع کردن تباه ساختن تلف کردن : اضاعت اموال . ۲ - تیمار نکردن بی تیمار گذاشتن .
ضایع کردن .

ویکی واژه

اضاعة نک اضاعت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان