سیستن

لغت نامه دهخدا

سیستن.[ ت َ ] ( مص ) جستن. جست و خیز کردن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). ( از: «سیس » + «تن »، پسوند مصدری ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به سیس شود.

فرهنگ معین

(تَ ) (مص ل . ) جهیدن .

فرهنگ عمید

جستن، جهیدن، جست وخیز کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) جستن جهیدن .
جستن و جست و خیز کردن

ویکی واژه

جهیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ورق فال ورق فال رابطه فال رابطه