سواری کردن

ویکی واژه

فارسی
سوار شدن، سوار وسیله ی نقلیه جاندار یا بیجان شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت