سرتیر

لغت نامه دهخدا

سرتیر.[ س َ ] ( اِ مرکب ) حکیم و فاضل و دانشمند. ( برهان ). مرد بزرگ و فاضل. ( جهانگیری ). بزرگ و حکیم و فاضل و دانشمند. ( آنندراج ). || کنایه از مسافت یک پرتاب تیر. ( آنندراج ). || هر یک از تخته هایی که زیر تیر سقف گذارند. || قسمتی از تیر که از ساختمان بیرون ماند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(سَ ) (ق مر. ) تند، سریع .

فرهنگ فارسی

۱ - هر یک از تخته هایی که زیر تیر سقف گذارند . ۲ - قسمی از تیر که از ساختمان بیرون ماند .

فرهنگستان زبان و ادب

{arrowhead, head} [ورزش] ← پیکان

ویکی واژه

تند، سری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم