رانکی. [ ن َ ] ( اِ مرکب ) آن جزء از پشت ستور بارکش که در میان کمر و دم واقع شده. ( ناظم الاطباء ). || آن قسمت از پالان که میان کمر و دم ستور بارکش را می پوشاند. ( ناظم الاطباء ). قسمتی از یراق اسب. ( یادداشت مؤلف ). نواری پهن که زیر دم خر و اسب و قاطر افتد. ( از یادداشت مؤلف ). تسمه عقب پالان که روی ران ستور قرار گیرد. پاردم. تسمه چرمی که از دو سوی پالان را بهم متصل کند و بر روی دو ران ستور زیر دم ستور افتد. و رجوع به رانگی در همین لغت نامه شود. - دست برانکیش نمیرسد ؛ مزاحی نزدیک بدشنام است که بجای دست بدامنش نمیرسد گویند. رانکی قسمی از ساز است که بر دو ران افتد. ( امثال و حکم دهخدا ج 2ص 806 ). - رانکی کسی بو دادن ؛ مذهب و دینی دیگر به نهانی گرفتن. ( یادداشت مؤلف ). - || جاسوس بودن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(نَ ) (اِ. ) تسمة عقب پالان که بر ران چهارپا قرار گیرد، پاردم . ،~ کسی بودن کنایه از: منحرف شدن از جادة عفاف یا دیانت .
فرهنگ عمید
تسمۀ عقب پالان که روی ران ستور در زیر دم قرار می گیرد، پاردم. پالدم.
فرهنگ فارسی
تسمه عقب پالان که روی ران ستوردرزیردم قرارمیگیرد ( اسم ) تسمه عقب پالان که بر ران چارپا قرار گیرد پار دم .
ویکی واژه
تسمة عقب پالان که بر ران چهارپا قرار گیرد، پاردم. ؛~ کسی بودن کنایه از: منحرف شدن از جادة عفاف یا دیانت.