دارابودن

لغت نامه دهخدا

دارا بودن. [ دَ ] ( مص مرکب ) مالک بودن. واجد بودن. رجوع به دارا شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند فال راز فال راز فال زندگی فال زندگی