خرخاش

لغت نامه دهخدا

خرخاش. [ خ َ ] ( اِ ) ظاهراً بمعنی گفتگوست :
گفت هر شش را بگیرید ای دو خصم
من شوم آزاد بی خرخاش و وصم.مولوی ( مثنوی ).

فرهنگ معین

(خَ ) (اِ. ) ۱ - نگرانی ، اضطراب . ۲ - غوغا، جنجال .

ویکی واژه

نگرانی، اضطراب.
غوغا، جنجال.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال چای فال چای فال عشقی فال عشقی فال شمع فال شمع