خالص کردن

لغت نامه دهخدا

خالص کردن. [ ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ویژه کردن .

فرهنگ فارسی

ویژه کردن

فرهنگستان زبان و ادب

{purify} [علوم و فنّاوری غذا] حذف کردن آلاینده ها یا ترکیبات نامطلوب از یک ماده

ویکی واژه

حذف کردن آلاینده‏ها یا ترکیبات نامطلوب از یک ماده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم