حسابگر
حساب گر. [ ح ِ گ َ ] ( ص مرکب ) محاسب. حاسب. حَسّاب. || کنایت از انسان محتاط و دوراندیش. || فال بین. فالگو یا نوعی از آنان. رمال.
( ~. گَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) کسی که همة جوانب امور را دقت کند و بسنجد.
کسی که حساب همه چیز را نگه می دارد و نفع و ضرر هر کاری را می سنجد.
( صفت ) کسی که هم. جوانب امور را دقت کند و بسنجد: (( حسابگر ماهری است. ) )
کسی که همة جوانب امور را دقت کند و بسنجد.